هزاران سال است که بشر از پوست حیوانات در تولید انواع پوشاک و البسه استفاده میکند. درواقع میتوان گفت که اولین پوشاک انسان از جنس چرم بوده است و بااصالتتر از این متریال در دنیای مد امروز وجود ندارد. هرچه بیشتر میگذرد طرفداران محصولات چرمی نیز بیشتر میشود؛ بهاینترتیب میتوان ادعا کرد که امروز صنعت چرمسازی یکی از محبوبترین و بااصالتترین صنایع در کشور ایران است. بهگونهای که این روزها شاهد ورود این صنعت به حوزه تولید وسایل تزئینی و دکوراسیون نیز هستیم. همین مسائل است که کنجکاوی در این حوزه را بیشازپیش زیاد میکند.
کیف، کفش و محصولات چرمی ازآنجهت که معمولاً بهعنوان پوشاک یا مکمل پوشاک مورداستفاده قرار میگیرد، حجم تقاضا و گردش مالی بالایی در بازار دارد. استفاده از چرم طبیعی و مصنوعی باعث میشود بین صنعت کیف و کفش و صنایع دامپروری و پتروشیمی ارتباط دوسویه برقرار باشد. افزایش تقاضا و مصرف لباس نیز به طور معمول افزایش تقاضا برای کیف و کفش را با خود به همراه دارد؛ بنابراین رشد صنعت چرم هم از نظر پیشین و هم از نظر پسین، با رشد و رونق صنایع دیگر در ارتباط است. بهویژه ارتباط آن با صنعت پتروشیمی میتواند از خامفروشی این محصولات جلوگیری کرده، باعث افزایش ارزشافزوده از مسیر تولید چرم مصنوعی شود و درآمد قابلتوجهی را در شرایط تحریم صنایع نفت و پتروشیمی برای اقتصاد کشور ایجاد کند.
چرم نامی آشنا در خاطره بسیاری از بازرگانان بوده و از قدیمیترین صنایع بشر است و گویا از زمان حکومتهای باستانی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان نیز متداول بوده است. در زمان قاجار که بازارهای شهر تبریز بهنوعی بزرگترین بازار جهان اسلام بود، صنعت کفش بهواسطه کارگاههای سنتی تولید چرم در تبریز پا گرفت. تا آنجا که در اواخر دوره قاجار، نخستین کارخانه چرم در تبریز و به پشتوانه آن بزرگترین کارخانه چرم ایران حدود 90 سال پیش با نام «چرمسازی خسروی» در تبریز تأسیس شد و شروع به کار کرد و در دهههای اخیر همگام با تحولات در جوامع صنعتی، سوق دادن بهسوی ماشینی شدن و استفاده از مواد مصنوعی بهعنوان یک ضرورت وارد عرصه استفاده از فناوری جدید برای تولید کفش شده است. چند سال بعد نیز شهرهای همدان، تهران و اصفهان به تولید چرم مشغول شدند.
ایران یکی از کشورهای مطرح دنیا در زمینه تولید پوست موردنیاز برای فرآوری چرم باکیفیت – بهخصوص چرم سبک – در جهان است. بر اساس برآوردهای انجمن صنایع چرم ایران، روزانه حدود 1000 جلد پوست حیوانی در کشور تولید و به شکل سالامبور به کشورهایی از جمله ترکیه، هند، پاکستان و.. برای فرآوری و تبدیل به چرم نهایی صادر میشود؛ بنابراین یک مسئله اساسی در این صنعت، خروج ارزشافزوده قابلتوجه از کشور در مراحل تبدیل پوست به چرم است. از همین رو صنعت چرم ایران دچار یک عدم توازن جدی در زنجیره تأمین است. در ابتدای زنجیره تأمین و تبدیل پوست به چرم ضعف شدیدی در کشور وجود دارد. اما در انتهای زنجیره و تولید کفش چرم توان بسیار بالایی دیده میشود. ایران جایگاه دوازدهم تولید کفش در جهان را به خود اختصاص داده و بخش زیادی از نیاز بازار به کفش چرمی توسط تولیدات داخلی پاسخ داده میشود. اما در همین حال بخش زیادی از ظرفیت تولید در کل صنعت در حال حاضر خالی است که رکود تقاضا و فروش یکی از دلایل آن محسوب میشود. افزایش مستمر هزینههای تولید و قیمت محصولات نهایی و عدم توانایی رقابت با محصول ارزانقیمت وارداتی و قاچاقی هم از دلایلی است که تقاضای محصولات ایرانی را با رکود مواجه کرده است.
بنا بر آنچه گفته شد، از مسائل اساسی صنعت چرم ایران “خامفروشی بهصورت گسترده” است. از کل حجم پوست و چرم خام حیوانی که در داخل کشور تولید میشود، تنها حدود 5 درصد از آن برای تولید کیف، کفش و سایر محصولات چرمی در داخل کشور مورداستفاده قرار میگیرد و نزدیک به 95 درصد پوست تولید شده در کشور به خارج صادر میشود و این به معنای یک جریان ارزبری قابلتوجه است. قیمت محصول نهایی که از چرم به دست میآید، چندین برابر قیمت ماده اولیه است؛ بنابراین صادرات ماده اولیه باعث میشود ارزشافزوده صنعت داخلی بهشدت کاهش پیدا کرده و در واقع به خارج از اقتصاد ایران منتقل شود. علاوه بر این، واردات محصول نهایی با ازبینبردن صرفه فعالیت نیروی کار داخلی، باعث شکلگیری زمینههای بیکاری برای کارگر ایرانی میشود.
چرم خام (سالامبور) ایران به کشورهایی از جمله هند، پاکستان، ترکیه و ایتالیا صادر و در این کشورها فرآوری میشود. محصولات چرمی این کشورها نیز به آمریکا، آلمان، کشورهای حوزه اسکاندیناوی و… صادر میشود. این موضوع میتواند نشاندهنده کیفیت بالای سالامبور تولید شده در ایران باشد، اما از سوی دیگر نشان میدهد که صنعت چرم ایران بازارهای صادراتی بالقوه ارزشمندی را تاکنون ازدستداده و سودآوری آنها را به همسایه غربی خود و دیگر کشورهای اروپایی تقدیم کرده است. بخشی از تولیدات این کشورها، بهخصوص ایتالیا و ترکیه، بار دیگر وارد ایران میشود و در واقع ما چرم خام را ارزان صادر و محصول چرمی را گران وارد میکنیم. با همین کار بازار داخلی را نیز از برندهای خارجی اشباع کرده و امکان رقابت برای تولیدکنندگان کمتر شناخته شده ایرانی را از بین میبریم.
یکی از مشکلات اصلی صنعت چرم که منجر به افزایش خامفروشی میشود، عدم صرفه اقتصادی برای تولیدکنندگان و کارخانههای داخلی جهت تأمین تجهیزات و ماشینآلات جدید و فرآوری چرم در مقیاس بزرگ است. بالابردن سود تسهیلات بانکی، عدم حمایت مناسب دولت از صنایع داخلی و پایین بودن سرمایه در گردش که ناشی از رکود در فروش است، سبب کاهش توان تولیدکنندگان داخلی در فرآوری چرم و تمایل شدید به خامفروشی شده است. از سوی دولت نیز برنامه مشخصی برای مقابله با خامفروشی چرم دیده نمیشود. باتوجهبه حجم بالای صادرات چرم خام، درآمد قابلتوجهی از مجرای دریافت عوارض صادراتی عاید دولت میشود که این فرایند را برای دولت سودآور میکند و صرفه اقتصادی سرمایهگذاری قابلتوجه در صنعت را کاهش میدهد.
در یک نگاه جامع؛ حجم بالای ظرفیت خالی تولید در صنعت چرم، عدم حمایت جدی از تولیدات داخلی در حوزه چرم، هزینههای بالای تأمین مواد اولیه وارداتی، رکود فروش در بازار، عدم تأمین سرمایه در گردش لازم و هزینههای سربار بر تولید (اعم از مالیات بر ارزشافزوده، مالیاتبردرآمد، هزینههای بیمه و…) سبب شده کالای نهایی تولید شده در ایران توانایی رقابت به لحاظ قیمت را در مقابل کالای خارجی که با ماده اولیه ارزانتر تولید شده و با تعرفه پایین یا حتی از طریق قاچاق و بدون پرداخت عوارض گمرکی و مالیات وارد کشور میشود، از دست بدهد.
دو مشکل دیگر که پیش روی صنعت چرم ایران قرار دارد، ضعف طراحی و ضعف برندسازی است. صنعت طراحی در ایران بهطورکلی ضعیف و محصولات آن به طور معمول الگوبرداری و کپیبرداری از طراحیهای خارجی است. این مسئله در مورد طراحی محصولات چرمی نیز صادق است. در مورد سایر طراحیها نیز به دلیل هماهنگ نبودن باسلیقه و ذائقه مشتری، معمولاً تولیدات ایرانی از چشم خریداران دور میمانند. بالا بودن هزینههای برندسازی برای تولیدکنندگان ایرانی نیز سبب کاهش مقبولیت تولیدات ایرانی شده است. حضور پررنگ برندهای خارجی طی سالهای طولانی در بازار ایران در کنار افتوخیز کیفیت محصولات فاقد برندهای معتبر، سبب شده مردم ایران در تصمیم به خرید، توجه ویژهای به برندهای معتبر میکنند. بالا بودن سطح تکنولوژی و استانداردهای زندگی در کشور مبدأ برند نیز از دیگر عواملی است که مشتری را به وفاداری به برند متمایل میکند. همچنین برندهای خارجی از یک مزیت بزرگ در مقابل برندهای ایرانی برخوردارند که عبارت است از بازاریابی و برندسازی بینالمللی. وقتی استراتژی بازاریابی در مقیاس بینالمللی تعریف میشود، صرفه اقتصادی هزینههای برندینگ افزایش پیدا میکند. اما شناخت ناکافی تولیدکنندگان ایرانی از بازارهای منطقهای و جهانی سبب شده که آنها استراتژی برندینگ خود را تنها به بازار داخل محدود کنند و در نتیجه نتوانند با برندهای بزرگ خارجی رقابت کنند.
صنعت محصولات چرمی نیز همچون صنعت پوشاک با حجم بالای محصولات وارداتی و قاچاقی مواجه است. حجم کالای قاچاق در بازار کیف و کفش بسیار بیشتر از واردات رسمی بوده و فروش محصول ایرانی را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است، بهطوریکه طی سالهای اخیر تعداد زیادی از کارگاههای کوچک و متوسط تولید کفش به تعطیلی کشانده شدهاند. کیف و کفش بعد از پوشاک رتبه دوم فروش کالای قاچاق در فضای مجازی را نیز به خود اختصاص داده است.
مالیات بر ارزشافزوده – علاوه بر مالیاتبردرآمد و سود – بار مالی سنگینی را بر دوش تولیدکننده ایرانی نهاده که در قیمت بالای محصولات متبلور و باعث رکود در فروش میشود. در تولید کفشهای چرمی چندین مرحله مختلف تولیدی وجود دارد که دریافت 9 درصد مالیات بر ارزشافزوده از هر یک از آنها سبب میشود بار مالیاتی که بر قیمت نهایی تأثیر میگذارد، چندبرابر باشد.
صنعت چرم یکی از صنایع اشتغالزاست که به دلیل کاربر بودن میتواند با صرف هزینههای سرمایهگذاری پایین، اشتغال قابلتوجهی ایجاد کند. ایرانیها سالانه نزدیک به 210 تا 220 میلیون جفت کفش مصرف میکنند و بنابراین سرانه مصرف را میتوان حدود 2.5 جفت کفش عنوان کرد. بر اساس اطلاعات رسمی و برآوردهای میدانی ظرفیت تولید داخلی نزدیک به 300 میلیون جفت کفش در سال است و بنابراین ظرفیت خالی اشتغالزایی در صنعت کفش ایران وجود دارد (با درنظرگرفتن تولیدکنندگان بینامونشان که در بررسیها ثبت نمیشوند، این عدد میتواند بزرگتر هم باشد). سرانه مصرف کفش در کشورهای آمریکایی و کانادایی حدود 3 تا 7 جفت کفش در سال است؛ بنابراین اگر مصرف داخلی ایران به سرانه جهانی نزدیکتر شود، امکان رونق تولید و اشتغالزایی بالایی در صنعت کفش وجود خواهد داشت. اشتغالزایی (مستقیم و غیرمستقیم و مرتبط با زنجیره تولید و توزیع چرم طبیعی و مصنوعی برای انواع کیف، کفش و صنایع وابسته) در حال حاضر نزدیک به 500 هزار نفر است و از این لحاظ صنعت چرم حائز رتبه چهارم اشتغالزایی صنایع تولیدی کشور است. برای تولید هر جلد پوست برای حدود هفت نفر اشتغال ایجاد میشود، درصورتیکه با تبدیل آن به چرم اشتغالزایی به ۳۵ نفر و در صورت تبدیلشدن به البسه به ۲۰۰ نفر افزایش خواهد یافت؛ بنابراین چنانچه فعالیتهای تولیدکنندگان ایرانی در طول زنجیره ارزش این صنعت از تولید پوست به سمت تولید لباس هدایت شود، هم ارزشافزوده بالاتری در صنعت ایجاد میشود و هم خامفروشی مواد اولیه میتواند کاهش پیدا کند. همچنین تولید محصولات چرمی یکی از انواع رشتههای صنایعدستی نیز محسوب میشود که علاوه بر ایجاد رونق در این صنعت، میتواند موجب اشتغالزایی در شهرهای کوچک شود. در حال حاضر شهرکهای صنعتی با محوریت تولید محصولات چرمی در برخی شهرستانها از جمله تبریز وجود دارد که بخش زیادی از ظرفیت تولید آنها خالی و معطل است. درحالیکه اگر این کارگاهها به چرخه تولید بازگردد میتواند بخش عمده نیاز کشور به کفش را تأمین و وابستگی به کالای وارداتی را کم کند. البته واضح است که این امر نیازمند برندسازی قوی برای کفش ایرانی است، چرا که سابقه طولانی برندهای خارجی در بازار ایران سلیقه مردم را به سمت انتخاب بر اساس برندها هدایت کرده است.
گرچه موضوع چالشها و پستیوبلندیهای صنعت چرم ایران، قصه جدیدی نیست و سالهاست تولیدکنندگان و مشغولان در این صنعت، با آن دستوپنجه نرم میکنند. اما با وجود گذشت حدود یک دهه از واگذاری برخی کارخانهها به بخش خصوصی، هنوز آنطور که باید دستاوردهای چشمگیری شامل حال فعالان این عرصه نشده است و در این میان وجود مشکلات اقتصادی هم به وسیعتر کردن گودال این مشکلات دامن زده است.
حتماً برای شما نیز این سال پیش آمده است که چرا محصولات چرمی ایران در بازار جهانی جایی ندارد. پیش از هر چیز باید بدانید که علیرغم صادرات حداقل محصولات چرمی ایرانی، این محصولات در بازار ایران جایگاه خوبی دارند.
اولین مانع فعالیت شرکتهای تولیدکننده با حداقل ظرفیتشان است که تولیدات را تا حد زیادی کم میکند. از طرف دیگر نبود فناوری لازم از جمله عدم بهروزرسانی ماشینآلات در این حوزه یکی از مشکلات اصلی در مسیر رشد این صنعت بهحساب میآید. همین موارد سبب شده است که از لایههای مختلف چرم در صنعت ایران استفاده بهینه نشود. درواقع در صنعت ایران شاهد ازدسترفتن ارزشافزوده لایهها هستیم. این در حالی است که هیچ فناوری جهت بازیافت لایهها وجود ندارد.
در کنار این موارد عدم وجود رنگهای مختلف در صنعت چرم ایران نیز یکی از دلایل عدم پیشرفت این صنعت در بازار جهانی است. اگر بخواهیم ریشه این مشکل را پیدا کنیم، عدم وجود لابراتوار تخصصی تهیه رنگ در کارخانهها بزرگترین ایرادی است که در اولین نگاه به چشم میآید.
موارد دیگری نیز در این میان هستند که عبارتاند از:
البته ماجرا به همین موضوعات ساده ختم نمیشود؛ همیشه نامی از قاچاق در عدم رشد صنایع مهم خودنمایی میکند. بیایید تأثیر قاچاق را این بار در صنعت چرمسازی کشورمان بررسی کنیم.
در ایران موضوع واردات تأثیر چندانی بر صنعت چرمسازی و پیش روی این حرفه ندارد. در واقع مواد اولیه پوست خام در کشور ما موجود است؛ بنابراین گسترش این حوزه کمک زیادی به اقتصاد ملی و تولیدات داخلی میکند. اما این قاچاق است که نمیگذارد این روند به شکلی درست پیش برود.
متأسفانه کنترل نشدن قاچاق، این صنعت را با مسئله کمبود ماده اولیه اصلی روبهرو کرده است. بهطورکلی پدیده قاچاق نهتنها مشکلات اقتصادی را در تولید داخلی صنعت چرم تشدید کرده، بلکه برنامهریزیهای تولیدکنندگان چرم را نیز با مشکلات زیادی همراه میکند بهطوریکه کیف و کفش (محصولات چرمی) رتبه دوم فروش کالای قاچاق در کشور را دارد. بنا بر آمار رسمی سالانه حدود 10 میلیون دلار کفش از راه گمرک وارد کشور میشود، به گفته فعالان صنعت کفش، آمار کشورهای صادرکننده حاکی از صادرات 300 میلیون دلاری این محصول به داخل کشور است. علاوهبرآن طبق آمار غیررسمی 25 درصد کفشهای چرمی داخل بازار بهصورت قاچاق به کشور وارد میشود.
این موارد در کنار یکدیگر سبب کاهش تولیدات داخلی میشوند. در نتیجه فرصتهای سرمایهگذاری در تولید محصولات چرمی و ایجاد اشتغال در این حوزه را از بین میبرد. اما آنچه که سبب میشود قاچاق در این حوزه افزایش یابد، چیزی جز سود بالای این کار نیست.
درنهایت شرکتهای داخلی توان کافی برای رقابت با تولیدات مشابه خارجی را ندارند که نتیجه آن گاهی فراتر از زیاندهی فراوان میرود و منجر به ورشکستگی سرمایهگذاران داخلی میشود؛ بنابراین برای رونق صنعت چرم در ایران لازم است که نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی حمایتهای لازم را از فعالان این صنعت به عمل بیاورند.
بر اساس آمارهای داده شده طی سال گذشته، حدود 18 میلیون جلد پوست گوسفندی در کشور تولید شده که حدود 83 درصد از آن بهصورت سالامبور صادر شده است. این در حالی است که اگر درصد صادر شده در داخل کشور امکان تبدیلشدن به چرم نهایی را پیدا کند، ارزآوری بیشتری ایجاد خواهد کرد. ضمن آنکه این آمار دررابطهبا جلد پوست گاو و پوست بز نیز به ترتیب ۲۲ و ۷ میلیون است. در حقیقت 4 تا 5 درصد بازار جهانی در زمینه صادرات پوست گوسفند و یک درصد پوست گاو از آن ایران است .
فعلان این صنعت میگویند پوستهای گوسفندی ایران ارزش بسیار خوبی دارند و درصورتیکه کارخانههایی برای بهترین فرآوری در داخل کشور وجود داشته باشد، طرفداران بسیار زیادی را در کشورهای خارجی پیدا خواهد کرد. به طور متوسط روزانه هزار جلد از پوست گوسفند به سالامبور تبدیل و به کشورهایی همچون ایتالیا، هند، پاکستان، چین، ترکیه و… صادر میشود و 50 میلیون دلار و اگر به چرم نهایی تبدیل شود این حدود 200 میلیون دلار درآمد ارزی ایجاد میکند. این در حالی است که اگر البسه چرمی یا محصول نهایی هم در داخل کشور تولید شود این میزان به 800 میلیون دلار خواهد رسید؛ رقمی که با ادامه روند صادرات سالامبور هرساله رو به کاهش است. نکته جالبتوجه آنجاست که تبدیل پوست گوسفند به سالامبور در حال حاضر اشتغالزایی کمی را ایجاد کرده که با صادرات آن به کشورهای دیگر اشتغالزایی چند برابری در همان کشورها ایجاد میشود. درحالیکه تبدیل سالامبور به محصول نهایی اشتغالزایی بسیار قابلتوجهی را در داخل کشور در پی خواهد داشت.
چرم جز جذابترین و یکی از صنایع سودآور در جهان است. بیشتر کشورهایی که در زمینه کشاورزی و دامداری زیرساختهای لازم را دارا باشند به این صنعت روی آوردهاند. ایران با دارابودن علفزارهای فراوان و بیش از ۹۲ رأس گونههای دامی پتانسیل فراوانی در جهت توسعه صنعت پوست و چرم دارد و یکی از کشورهای مستعد در حوزه دباغی و تولید چرم به شمار میآید.
ایران همچنین جز کشورهای برتر جهان از لحاظ تولید پوست و صادرات محصولات نیم ساخته است و به دلیل تعدد پوست خام همچنین کیفیت پوست جز تأمینکنندههای چرم سبک در جهان محسوب میشود.
ایران به دلیل شرایط اقلیمی، یکی از ۱۰ کشور برتر در حوزه مواد اولیه چرم است و کیفیت چرم خام گاوی و گوسفندی یا به عبارتی خام سبکوسنگین ایران نسبت به سایر کشورها در شرایط مطلوبی به سر میبرد. در حال حاضر وضعیت صنعت چرم را به دلیل مشکلات اقتصادی نمیتوان خوب ارزیابی کرد؛ مشکلات ناشی از کرونا، ضربات سنگینی را به بسیاری از صنایع از جمله صنعت چرم و کفش وارد کرده است، از طرفی رکود بازار، واردات کالای قاچاق، مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمها، عدم حمایت واقعی از این صنعت و اتخاذ برخی سیاستها در حوزه قوانین و مقررات و نظایر آن مشکلات این صنعت را دوچندان کرده است اما باتوجهبه سرانه مصرف کفش و محصولات چرمی در کشور و همچنین رویکردهای صادراتی، این صنعت میتواند سهم بسزایی در اشتغالزایی و درآمدزایی ایفا کند بنابراین درصورتیکه مشکلات اشاره شده برطرف و موانع از پیش روی تولیدکنندگان برداشته شود، این صنعت به یکی از صنایع اشتغالزای کشور تبدیل خواهد شد.
صنعت چرم جزء صنایع بسیار سودآور و پیشرفتهای است که به نظر میرسد نسبت به آن بیانصافی شده و آنطوری که شایسته است به آن بها داده نشده است.
شهرهای اصلی که واحدهای فعال صنعت چرم ایران در آنها مشغول به فعالیت هستند به ترتیب همانطور که در جدول زیر هم قابلمشاهده است شامل آذربایجان شرقی، تهران، خراسان رضوی و همدان است.
بر اساس نتایج تحقیقاتی که سازمان صمت ارائه کرده واحدهای شاخص تولیدکننده به همراه نشان تجاری شامل:
باتوجهبه نتایج بهدستآمده از سال 1390 تا 1398، روند تولید چرم سبک، رو به کاهش و روند تولید چرم سنگین رو به افزایش است.
نمودار روند بازار تولید چرم در ایران به شرح زیر است:
طبق سایت Trademap.org رتبه جهانی ایران در واردات و صادرات چرم به شرح زیر است:
البته لازم به ذکر است که این رتبه مربوط به سال ۲۰۱۸ است.
روند واردات چرم از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ در برخی از کشورها رو به کاهش و در برخی از کشورها رو به افزایش است. اما روند جهانی گویا کاهش واردات و تلاش کشورها برای خودکفایی هست.
بیشترین واردات چرم به ایران در سال ۱۳۹۷ طبق آمارهای ثبت شده در گمرک مربوط به کشورهای امارات، ایتالیا، هند و ترکیه است و مجموع این واردات ۱۶۸۰٫۱ هزار دلار است.
روند صادرات نیز نشان میدهد که رو به کاهش هست اما همچنان آمار صادرات کشورهای دیگر با ایران بسیار فاصلهدار است.
دادههای موجود در گمرک نشان میدهد که ایران به کشورهای زیادی صادر میکند. بیشترین صادرات مربوط به کشورهای عراق، هند، پاکستان، ترکیه، مراکش، آذربایجان، ایتالیا، ارمنستان، روسیه، اسپانیا و کشورهای دیگر است که مجموع این صادرات ۷۴۹۸۳٫۴ هزار دلار است.
این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید